به گزارش ایران اکونومیست، در برخی از موارد حتی بسیاری از کشورها برای اینکه از سلطه دلار که نوعی باجدهی اقتصادی به ایالات متحده بود، در امان بمانند، به قراردادهای دو جانبه تجاری رو آوردند. این کشورها تلاش کردند تا با ملام قرار دادن یک ارز خاص، مبادلات تجاری خود را در فضایی به دور از دلار انجام دهند. این اقدام تا حدی هم موفقیت در پی داشت و دستاوردهای خوبی نیز برای کشورهای طرف در پی داشت اما واقعیت این است که سلطه دلار به حدی سنگین است که حتی روی این قراردادها نیز سایه میانداخت و از سوی دیگر، حجم این نوع تجارت آنقدر کم است که در مقایسه با حجم تجارت جهانی با استفاده از دلار عملاً ناچیز محسوب محسوب میشود.
یکی از اقدامات اساسی که نه تنها توانست دلار را تا حد زیادی تضعیف کند و دست آن را از بخش زیادی از تجارت جهانی کوتاه کند، ایجاد یورو بود. یورو به عنوان پشتوانه کشورهای اروپایی که بخش زیادی از اقتصاد جهان و صنعت توسعه یافته را پشتیبانی میکند، خیلی زودتر از آنچه تصور میشد توانست جایگاه خود را در نظام مالی و اعتباری جهان تثبیت کند.
این منطقه مالی که شامل اغلب کشورهای اروپایی است، علیرغم سوءمدیریت در برخی از کشورها، همچنان قانونمندی بالایی دارد و تولید ناخالص داخلی آن حتی از کشوری مانند چین هم بالاتر است. با این حل هنوز نقصهای بنیادینی در عملکرد و برنامههای بانک مرکزی اروپا به چشم میخورد اما آنچه مهم است سیستم یکپارچه مدیریتی است که به خوبی در این منطقه اقتصادی بنیان گذاشته شده است. این بانک حتی در بحرانهایی مانند بحران مالی سال ۲۰۱۰ نیز توانست با رویکرد حمایتگرایانه، با اعطای بستههای مالی، یورو را از مرگ نجات داده و از هم پاشیدن آن جلوگیری کند. موفقیت یورو به حدی زیاد بود که امروزه ارزش یورو ذخیره شده در بانکهای مرکزی جهان عددی برابر با ۲.۵ تریلیون دلار است. این یعنی، یورو حالا دومین پول با ارزش در سیستم اقتصادی جهان است.
با این همه همیشه موانعی بزرگی در سر راه ذخیرهسازی یورو وجود داشته و دارد که البته این چالشها و دستاندازها اقتصادی نیستند بلکه عمدتاً سیاسیاند. شورای حاکم بر بانک مرکزی اروپا، سیاستهای پولی یورو را تعیین میکند. این شورا از یک هیئت اجرایی با شش عضو و البته رییسان نوزده بانک مرکزی اروپا تشکیل شده است. این یعنی هر گونه چالش سیاسی بین این کشورها و یا تعارض منافع بین آنها، در روند کنونی خلل ایجاد کرده و مانع افزایش ذخیره یورو در بانک میشود. این مهم گرچه امری طبیعی است اما یکی از نقاط ضعف اساسی و بنیادین یورو است. در واقع، دلار تنها تحت سیاستهای یک ساختار سیاسی و یک حاکمیت به نام بانک مرکزی آمریکا موسوم به فدرال رزرو ریلگذاری میشود اما یورو از این مزیت برخوردار نیست.
در این بین برخی از کارشناسان نظرات متنوعی دارند. به عنوان نمونه دارل دافی (Darrell Daffie) استاد دانشگاه استنفورد و یکی از نظریهپردازان اقتصادی جهان معتقد است که عدمانتشار اوراق قرضه در اروپا، یکی از بزرگترین موانع یورو برای تبدیل شدن به ذخیره ارزی است؛ این در حالیست که بانکهای مرکزی حوزه یورو، اوراق قرضه مبتنی بر یورو را متتشر میکند اما از آنجایی که اوراق قرضه هر کشور، بازدهی خاص خود را دارد، این مهم نمیتواند مبنای قدرت بانک مرکزی اروپا و یا قدرت یورو باشد. این موضوع یکی از دلایلی است که ذخیره یورو را بسیار پیچیده و البته مخاطرهآمیز کرده است. باید دانست که بخش بزرگی از ذخایر بانکهای مرکزی بینالمللی را اوراق قرضه تشکیل میدهند، در این شرایط، فقدان این اوراق در بانک مرکزی اروپا و منطقه یورو سبب محدود شدن قدرت یورو به عنوان ذخیره ارزی خواهند شد.
فرزاد کیاست
عضو اتاق بازرگانی ایران