صنعت عمران میتواند موتور محرک چرخه اقتصادی کشور باشد و در یک سیکل کاملا منطقی، ضمن توسعه اقتصادی، موجبات حصول ارزشافزوده و افزایش تولید ناخالص ملی و نیز رونق منابع و معادن کشور را فراهم آورد.
صنعت عمران یکی از مهمترین صنایع امروز در جهان است و میتواند با حرکت خود، بخش زیادی از اقتصاد را تحتتاثیر قرار داده و خونی تازه در شریانهای اقتصادی و بازار مالی جوامع جاری کند. این صنعت بهعنوان یکی از صنایع مادر، ارتباط بسیار زیادی با موضوع اشتغال، خاصه در کشورهای در حال توسعه دارد، چراکه مشاغل متعددی را پشتیبانی میکند و عملا رونق بخشهای متعددی از اقتصاد و اشتغال یک کشور وابسته به میزان رونق صنعت عمران است.
بیش از ۴۰ درصد اشتغال در کشورهای در حال توسعه ارتباط مستقیم یا غیرمستقیم با بخش عمران دارد و این عدد را میتوان یکی از ویژگیهای منحصربهفرد صنعت عمران دانست؛ البته این عدد در کشورهای توسعهیافته بهدلیل استفاده از فناوریهای پیشرفته، کمتر است اما حتی در این کشورها نیز نمیتوان نقش صنعت عمران را در اشتغالزایی کتمان کرد.
این صنعت در مسیر توسعه خود، رشد نسبی و صدالبته تصاعدی را تجربه کرده و امروزه میتوان گفت به یکی از پولسازترین صنایع در تمام کشورهای جهان از کشورهای جهان سوم گرفته تا جوامع توسعهیافته و حتی آنهایی که ادعای فوق توسعهیافته دارند، تبدیل شده است. با این حال، تاریخ مهندسی عمران به شکل امروزی را به صورت تخمینی به قرن هجدهم منتسب میکنند اما میتوان ریشههای این صنعت را در بشر اولیه و در همان روزهایی که برای در امان ماندن از بلایای طبیعی یا تلاش برای بقا، سرپناههایی ایجاد میکرد نیز یافت.
امروز این صنعت بهعنوان یکی از بخشهای مولد اقتصاد کشور (در کنار صنعت نفت) اهمیت و نقش بسیاری در تولید ناخالص ملی و بهبود شاخصهای اقتصادی دارد. ناگفته نماند که همچنان یکی از مهمترین ارکان توسعهیافتگی یک کشور را میزان رشد و پیشرفت صنعت عمران میدانند.
از سوی دیگر، ارتباط نزدیک این صنعت با بخشهای پاییندست و بالادست مانند فلزات و مستغلات و همچنین تامین مصالح ساختوساز، سبب بهبود بهرهبرداری از منابع و داشتههای سرزمینی است به همین دلیل، نگاه دانشگاهی و علمی به آن یکی از مهمترین نیازهای امروز جامعه است، خاصه اینکه این صنعت بهطور ذاتی اصطکاک بالایی با مخاطرات زیستمحیطی دارد و اگر نگاه جامع و علمی به آن نشود، رشد و توسعه آن سبب آسیب به محیطزیست خواهد شد.
یکی دیگر از کارکردهای صنعت عمران (بهویژه در کشورهای پیشرفته) را میتوان جذب سرمایه بخش خصوصی دانست. همچنین در کشورهایی که اقتصاد آنها بهدلایل گوناگون با مشکلاتی مانند تورم مواجه است، سرمایهگذاری در بخش عمران یکی از بهترین راهها برای حفظ ارزش دارایی و حصول ارزشافزوده است.
نکته مهم در این بخش، لزوم هدایت سرمایهها به سمت نقاط موردنیاز است؛ در واقع اگر سرمایه به صورت افسارگسیخته و بیش از نیاز موجود به یکی از بخشهای این صنعت مثلا مسکن، تزریق شود، نهتنها نتیجه مطلوب حاصل نمیشود، بلکه ممکن است در اثر سوداگری، موجب افزایش نرخ و رکود این صنعت شود و این دقیقا همان موضوعی است که در سالهای اخیر کشوری مانند ایران با آن درگیر است.
این رکود نیز خیلی زود تاثیر خود را به صورت رکود اقتصادی به معنای عام، ایجاد مشکلات متعدد در حوزه اشتغالزایی و بروز بحران بیکاری و مسکن و موضوعاتی مانند افزایش نرخ اجارهبها و کاهش چشمگیر قدرت خرید مردم نشان میدهد و چراغ قرمز پررنگی بر مسیر توسعه کشور روشن خواهد کرد؛ البته این تاثیرات جنبههای روحی- روانی و حتی اجتماعی بالایی نیز دارد که پرداختن به آنها در این چند سطر نمیگنجد.
در پایان میتوان گفت صنعت عمران بهعنوان صنعتی پیشران و پیشرو، میتواند موتور محرک چرخه اقتصادی کشور باشد و در یک سیکل کاملا منطقی، ضمن توسعه اقتصادی، موجب رونق صنایع بالادستی و پاییندستی، اشتغالزایی و حصول ارزشافزوده و همچنین افزایش تولید ناخالص ملی با بهرهوری حسابشده را فراهم آورد. در این روند هم دولت و هم ملت، دوشادوش هم میتوانند ذینفع و عامل توسعه باشند.